به گزارش خانه ملت، متن نطق " نماینده مردم بناب" اولین ناطق پیش از دستور جلسه علنی روز سه شنبه مجلس شورای اسلامی به این شرح است:
بسمالله الرحمن الرحیم
با سلام خدمت مردم بزرگوار ایران بخصوص مردم پرتلاش و با فرهنگ شهر و روستاهای بناب بخاطر تمام محبتهایی که در حق این حقیر ابراز نمودهاند. در همین ابتداء از حمایتهای قاطعانه مردم قدرشناس حوزه انتخابیهام که در شش دوره صادقانه از اینجانب حمایت کردند بسیار ممنون و سپاسگزارم و امیدوارم که اگر کوتاهی در انجام وظایف خطیر نمایندگیام داشتهام عفو و حلالم فرمایند.
لازم است بگویم که در 20 سال گذشته اینجانب با تلاش صادقانه و عاشقانه به مردم کشور خود خدمت کردم و خداوند بزرگ را سپاسگزارم که هر طرح و پروژهای که آرزو کردم در جهت اعتلای شهرستان بناب به ثمر نشست و اینک شهرستان بناب به الگویی برای تمام کشور تبدیل شده است.
ابراز احساسات پاک و وصفناشدنی مردم بناب در روزهای اخیر و مخصوصاً استقبال تاریخی از سخنرانی های اینجانب در روزهای پایانی انتخابات خود یک رفراندوم ماندگار و گویای همه حقایق است که اینک در ذهن و خاطر بنده و همشهریانم برای همیشه به عنوان یک معما باقی خواهند ماند که چرا بنده رای نیاوردم.
برادران و خواهران گرامی! برای خود مردم بناب نیزاین موضوع علامت تعجب بزرگی باقیمانده است و بنده از آنها که بخاطر قبول اطلاعیهای که جهت حفظ آرامش و تمکین به رأی اعلام شده، دادم بسیار سپاسگزارم که به تقاضای بنده احترام گذاشتند و مطمئناً صلاح کشور ما در این زمانهای حساس در این بوده است. ولی میدانم که شما مردم عزیز بناب ناراحت هستید چون بعنوان عاشقان اهلبیت طرفدار مظلوم هستید.
همکاران گرامی! مردم بناب میگویند اگر استقبال از یک کاندیدایی مخصوصاً در دو روز مانده به انتخابات در مسجد، انجمن و خیابانهای اطراف همزمان با آن با حضور خواهران در مسجد عَلَمدار و خیابانهای اطراف آن جهت استماع سخنرانی از طریق ویدیوکنفرانس همزمان بنحوی بود که در تاریخ این شهرستان بینظیر بوده و حضور بیش از 20 هزار نفر از مردم با آن همه شور و اشتیاق غیرقابل تصور است، چرا اسم ما برنده اعلام نشد. راستی در شرایطی که سایر کاندیداهای شهرستانهای دیگر حتی در استانهای دیگر اقدامات اینجانب را در بناب بعنوان الگویی به رخ نمایندگان خود میکشیدند اینجانب انتخاب نشدم. هنوز هم در شهر تبریز، ارومیه و سایر شهرستانها تعجب کرده و تأسف میخورند که چرا از صندوقهای بناب اسم دیگری اعلام شد؟ آیا سوابق علمی ـ مبارزاتی و شکنجههای ساواک و زندانهای آمریکا و حمایت از جبهه و تقدیم شهید در این دوره خدشهدار شده است که نتیجه بالعکس اعلام گردید؟ بنده نمیخواستم راجع به انتخابات بناب مطالبی را بگویم و هنوز هم نمیخواهم مطالبی را بگویم که مورد سوءاستفاده دشمنان نظام قرار گیرد و خدای ناکرده مشروعیت نظام خدشهدار گردد ولی سکوت در بعضی مسایل خود باعث ضربه به پیکر نظام میباشد.
با توجه به اینکه در همین انتخابات از سالها پیش فعالیتهای انتخاباتی از طریق برخورد با کارخانجات در مسایل بهداشتی در شهرستان بناب آغاز شده بود که اینجانب به همراه عدهای از نمایندگان استان به وزیر بهداشت و درمان تذکر دادیم و در پاسخ کتباً اعلام نمودند که مسؤول حراست اصلاً کاندیدا نخواهد بود ولی برخلاف نامه کتبی عمل شد و از طرفی با توجه به اینکه علیرغم انتشار بیش از 20 شبنامه توهینآمیز به اینجانب نه تنها تذکرات بنده و دوستانم برخلاف دورههای قبل مسؤولین اجرایی کوچکترین برخوردی نداشتند بلکه شورای محترم نگهبان نیز در اولین گزارش خویش بر صحت و سلامت انتخابات در بناب مهر تأیید نهاد.
لذا جهت اطلاع همکارانی که در دوره هفتم حضور دارند و در دوره هشتم نیز حضور خواهند داشت و از اینجانب نیز شناختی دارند، مطالبی را در حد وقت و فرصت بعرض میرسانم.
1ـ در حالیکه آراء استان بخاطر مسایل مختلف از جمله افزایش سن رأیدهندگان از 15 به 18 سال، کاهش یافته چگونه آراء شهرستانهایی را که بایستی براساس روند قبلی حدود 55 هزار رأی میبود از مرز 75 هزار رأی گذشت، بطوریکه آراء بعضی از مناطق و روستاها بیش از صددرصد افزایش نشان میدهد.
2ـ در این شرایط کاهش رأی در استان، آراء اینجانب نسبت به همین دورهای که به مجلس انتخاب شدم بیش از 4 هزار رأی افزایش یافته است و چرا کسی دیگر توانست رأی بیشتری را کسب کند که اصلاً زادگاهش بناب نمیباشد؟
3ـ چرا با افرادی که اقدام به خرید شناسنامه و آراء در محلههای اخذ رأی و یا مذاکره با رأیدهندگان صورت می دادند هیچ برخوردی صورت نگرفت بلکه و حتی به گزارشهای ما نیز که با آراء بیش از 12 هزار شناسنامه با قیمتهای مشخص به بنده مراجعه کردند و به هیأت اجرایی گزارش کردند هیچ توجهی نشد که همه مسؤولین اجرایی در جریان میباشند؟
4ـ چرا هیأت نظارت و اجرایی بطور هماهنگ به افراد مورد نظر اجازه میدادند که فردی با چندین شناسنامه و به دفعات اقدام به رأیدهی نماید؟
5ـ راستی چرا از ماهها پیش هیأت نظارت شهرستان با نشست با کاندیدای مشخص و حمایت قاطعانه در انتخابات و با مهندسی انتخابات نماینده منتخب را انتخاب نماید؟ بنده علیرغم تذکراتی که به استان و بعضی از اعضاء محترم شورای نگهبان دادم، توجهی نشد.
6ـ چرا با کسانیکه بیش از 20 شبنامه علیه اینجانب دادند و حتی بصورت علنی در روزنامهها توهین میکردند برخوردی صورت نگرفت؟
7ـ چرا با کسانی که منجر به زخمی شدن و بستری شدن طرفداران اینجانب میشد و تا آخرین روز با حضور در محل سخنرانیها و آزار و اذیت مخصوصاً خواهران میپرداختند برخوردی صورت نگرفت؟
8ـ مگر تطمیع و تهدید در انتخابات ممنوع نمیباشد؟ چگونه افرادی پیدا میشوند که با دادن وجه نقد و کالاهایی از قبیل روغن، برنج و حتی دستمال کاغذی اقدام به جمعآوری رأی در محلههای محروم و آسیبپذیر میکنند و یا با تلفن و حضور فیزیکی مردم بخصوص دختران مردم را با چاقو تهدید میکنند؟
9ـ راستی اینها این صدها میلیون تومان را از کجا میآورند؟ چرا افرادی خاص و مسألهدار چنین پولهایی را علناً به آنها میدهند و حتی به آن افتخار میکنند؟ راستی مگر حقوق نمایندگی چقدر است که چنین هزینههای گزافی صورت میگیرد؟ چرا بنده بعنوان یک دکتر 25 ساله مملکت که چندین دوره نماینده مجلس بودهام نمیتوانم چنین پولهایی را هزینه کنم و آن وقت کسانیکه خود ادعا دارند که با گلیمبافی در نهضت سوادآموزی مدرک گرفتهاند، صدها میلیون تومان خرج میکنند و با آنها برخوردی صورت نمیگیرد؟
10ـ چرا باید پس از 30 سال در نظام جمهوری اسلامی ایران عدهای رأی خود را بفروشند و تأسفبارتر اینکه اگر بنده با خرید شناسنامه وارد مجلس شوم واقعاً نباید مرگ را به چنین رأی آوردنی ترجیح دهم؟ راستی در روز واپسین چه پاسخی دارید؟
اعضاء محترم شورای نگهبان، نمایندگان بزرگوار، بنده پاسخی برای این مسایل تلخ روی داده در بناب را ندارم و آنها از من گله دارند که چرا این مطالب را به گوش رهبر بزرگوار که تو را از زمان دانشجویی در کشور آمریکا میشناسد، نمیگویی که خود از خانواده شهداء بوده و طعم تلخ زندانهای مخوف آمریکا و سیلیهای ساواک را چشیدهای؟
رهبر بزرگوار، شما بخوبی میدانید که در موقع حضور شما در دوران ریاست جمهوری در سازمان ملل در نیویورک اینجانب که در مقابل توطئههای ضدانقلاب در حمایت از جنابعالی به همراه عدهای از برادران و خواهران انجمن اسلامی در آمریکا و کانادا حضور یافتم و سر و صورتم با باتومهای پلیس فاشیست آمریکا غرق در خون شد که هنوز هم آثار جراحات آن باقی است و بعداً نیز در زندان آمریکا روزهای سختی را با اعتصاب غذا گذرانیدم و شما بنده را بخوبی میشناسید. هنوز هم حاضرم تا آخرین قطره خونم در پای انقلاب و نظام و آرمانهای امام بزرگوار راحل ایستادگی کنم و این دردی است که مرا مجبور به این صحبت نمود والا بنده از این مسؤولیتهای سنگین خلاص شدم و خداوند بزرگ را به این مسیر جدیدی که در پیش رویم قرار داده است، شاکرم. ولی از آن بزرگوار بخاطر شناختی که از بنده دارید تقاضا دارم که یک هیأت بیغرض و منصف جهت رسیدگی به آراء و دردهای مردم بناب و اوضاع انتخابات بناب اعزام فرمایید و مطمئن باشید که رأی از آن اینجانب بود که به نام دیگری درآمد و در غیر اینصورت حاضرم هرگونه مجازاتی را بپذیرم و صراحتاً میگویم، در صورت حضور همین هیأت نظارت در شهرستان در دورههای بعدی بایستی فاتحه انتخابات سالم را در این شهرستان برای همیشه خواند.
در خاتمه بایستی اقرار کنم که تمام این فعالیتها در مقابل محبتها و بزرگواری ملت نجیب ایران و مخصوصاً مردم عزیز بناب و روستاییان دوستداشتنی آن بسیار ناچیز است و ابراز پشتیبانی همیشگی و بیدریغ مردم و از حماسههای بیاد ماندنی در عرصههای مختلف توان قدردانی را ندارم و امیدوارم با کارنامهای که دارم، میدانم که بنده صادقانه و عاشقانه در خدمت مردم بودهام و در این مدت غیر از آپارتمانی 140 متری که در حال ساخت دارم هیچ قوارهای در 20 سال گذشته برای خودم یا خانوادهام به ثبت نرساندهام و به ارث پدری نیز تاکنون بیتوجه بوده و عشق و زندگی من مردم خوب ایران و بناب بودهاند و امیدوارم با این عملکرد مختصر که در معرض داوری شما ملت بزرگوار دارم سربلند و روسفید باشیم.
اینجانب همراه با سپاسگزاری از اعتماد و حمایت بیدریغ شما میگویم که صداقت و صفای همیشگی شما همیشه در ذهن و خاطره من باقی خواهند ماند و خود را در برابر آنهمه بزرگواری و محبت شما مدیون میدانم و با درخواست حلالیت و بخشش از خدمت همه مردم مرخص شده و مطمئناً همانطور که از بنده شناخت دارید به گوشه عافیتطلبی نخواهم رفت، بلکه همچنان با تمام عشق و تلاش در عرصههای فکری و دانشگاهی در خدمت نظام اسلامی خویش خواهم بود و تا آخرین نفس به شکوفایی میهن عزیز و شهرستان بناب ادامه خواهم داد.