به گزارش خبرگزاری خانه ملت، با نزدیک شدن به پایان فصل سرما در سال 91، بازار فعالیتهای تبلیغاتی برای انتخابات یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری کشور هر روز داغتر میشود، اما در این میان وظایف رئیس جمهور آینده کشور چه باید باشد؟، یادداشت کمال الدین پیرموذن به شرح زیر است:
صاحب نظران جهان امروز را جهان تغییرات سریع در ابعاد مختلف میدانند. سرعت این تغییرات به گونهای است که گاهی تطابق با آن نیاز به برنامهریزی دقیق و منسجم و مدیریت علمی و پویا دارد. حتی در این برنامهریزی و مدیریت آن پیشبینی حوادث آینده و آمادگی مقابله با آن جز پارامترهای قابل توجه است.
هر 4 سال نیمی از اطلاعات جامعه کهنه میشود، در هزاره سوم که جامعه از پیچیدگی متنوع با تغییرات زیادی برخوردار است جایی برای مدیریتهای غیرعلمی انفرادی، تکروی و آمرانه با محاسبات سرانگشتی باقی نمانده است.
اینکه در جوامع پیشرفته در دانشگاهها و مراکز آموزشی به رشتههای مدیریت اهمیت ویژه قائلند وهر سال توجه بیشتر به این مسئله میشود بیانگر آن است که مدیریت یک علم، یک فن و یک هنر است که از هر کسی ساخته نیست و بر این اساس مدیریت را اساسیترین و ضروریترین شرط هر پویش و تلاش هدفدار به شمار میآورند که مقصود از آن ترکیب و هماهنگی متناسب کلیه عواملی است که جهت نیل به اهداف مورد نظر ضروری و لازم است.
در واقع مدیریت یک امر گروهی و مشارکتی است و با تعریف علم و هنر متشکل و هماهنگ کردن رهبری و کنترل فعالیتهای دستهجمعی برای نیل به اهداف مطلوب با حداکثر کارایی تعریف شده است، البته هرگز نباید این نکته را فراموش ساخت که مدیریت سیستمی داخلی است که از سایر سیستمهای بیرونی متاثر است و به یقین در جامعهای که شرایط به گونهای به هم ریخته و سامان نیافته میباشد این تاثیرپذیری به شدت خودنمایی میکند، بدون شک مدیریت در چنین جامعهای حتی در حد ادارهکننده و نه تحولدهنده نیز بسی مشکلتر و حساستر خواهد بود.
در چنین شرایطی است که بیش از همه وقت، فرایند مدیریت به شدت از ساختارهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، علمی و تکنولوژیکی، فرهنگی و ایدئولوژیکی کل جامعه متاثر است به گونهای که حتی در حد اداره کردن سازمان نیز انرژی بیعظیمی را میطلبد.
اینکه بسیاری بدون اینکه حتی الفبای مدیریت را نیز آموخته باشند، قبای مدیریت را به واسطه پاداش انتخاباتی، منافع تباری و گروهی و باندی را به تن میکنند، طبیعی است که سایر توانمندیهایشان بسیار کوچکتر از سایز قبای مدیریتها خواهد بود و در چنین شرایطی گاه تنها مدیر به گرم کردن خود مشغول است و بسیاری از ناکامیها و سرخوردگیهای گذشتهاش را دنبال میکند.
هر قدم اصلاحی در نظام اداری و برنامهریزی مملکت یا ادعایی است عوامفریب یا اقدامی است کودکانه و غیرکاشناسیشده، قبول کنید یکی از عوامل ضدتوسعه ایران خود مدیران هستند.
من نمیدانم تا کی باید منتظر باشیم که مدیریتهای ناآشنای تازه به دوران رسیده در دوره ما سیاست آزمون و خطا را با هزینهکردن از کیسه ملت ادامه بدهند.
این پدیده که از بودجه عمومی بگیرند و کار نکنند، جزو لاینفک فرهنگ اقتصادی و اداری ایران شده است، فکر میکنم نقص عمده و اساسی ما در این زمینهها عدم برنامهریزی صحیح و نبود مدیریت قوی در کشور است.
آقایان مسئول، روزگاری سعی میکردیم که همدیگر را کمتر از برادر خطاب نکنیم، چه شده که حالا در حد بسیار بالا با دانایان جامعه، کارآفرینان ریسککننده و صاحبان فکر و با افراد و اشخاص محبوب مردم و گروههای سیاسی کشور و ... نزاع، خشونت و بی مهری دارید؟
به یقین تاب تحمل نوسازی اجتماعی، تقسیم قدرت و اختیارات را ندارید و وقتی پای ریاست به میان میآید، یوسف را به کلافی و خدا را به خرمایی میفروشید.
تعریف و تمجیدهای بیهوده، بنیان بسیاری چیزها را نابود کرده است، زشتترین عملی که در حق یک انسان، یک مسئول، یک رئیسجمهور مراعات میگردد تملق و چاپلوسی است که این الوقتها و فرصتطلبان غیرموثق مردم خوب بلدند و البته تاریخ ثابت کرده بیشتر کسانی در عمل موفق شدهاند که کمتر تعریف شنیدهاند.
مردم ایران امروز محکوم به فکر کردن، ابداع و مشارکت سیاسی هستند. تا کی انقیاد را در جامعه بر انتقاد برتری بخشیدن؟ مطلقگرایی را بر نسبیت ارجح دادن؟ تنها حق را در انحصار خود خواستن؟ سکوت و بیتفاوتی و کنار کشیدن جز به معنی سازش و همراهی با حرکات و تصمیمات پرهیزینه و ضد توسعه کشور نیست.
بسیاری از مسلمانان امروز عملاً فاصله زیادی از اسلام دارند، لذا شایسته نیست هیچیک از اعمال فردی و اجتماعی آنان مورد استفاده قرار گیرد، اکنون برخی انحصارگر آگاهانه یا ناآگاهانه دچار این ابهام و اوهام شدهاند که عین دین یا برابر دین هستند، لذا در قضاوت و تصمیمگیری در مورد دیگران بر عرش خداوند تکیه زده و برای آنها سرنوشت بهشت و جهنم تقدیر میکنند، در حالی که آفتاب متعلق به همه زمینیان است.
اما به هر ترتیب این دوران بهمریختگی مدیریتی و بیثباتی برنامهریزی به پایان میرسد و با انتخابات پیشرو و نتیجه آن که چیزی جز جابجایی قدرت از عدهای به عده دیگر نیست، عمری آغاز میگردد که میتوان در شرایط کنونی کشورمان آن را دوران ریاست جمهوری و مدیریت خوب نام نهاد. بدیهی است در چنین دورهای مدیریت شرایط و ویژگیهای خاصی را میطلبد که الزاماً با دوره قبلی در تطابق و هماهنگی قرار نمیگیرد.
ریاست دولت یازدهم آنگونه نظام مدیریت علمی شایستهسالاری را میطلبد که قادر به اعمال مطلوبترین پویش رهبری و هدایتگری با برنامهریزی کارشناسی، عالمانه و پویا در این راستا باشد و یقیناً با ابزار فعلی نظام برنامهریزی تضعیف شده کشور نیل به چنین اهداف متعالی مشکل و غیرممکن مینماید و باید به همه تذکرات و انذارهای رهبری بها دهد.
احیای سازمان برنامه و بودجه کشور و اصلاح موسسات و شرکتهای دولتی از شروط اصلی بهبود وضعیت اقتصادی و مدیریتی ایران است. شرکتهای دولتی در عموم اقتصاد ایران نقش بنگاه مسلط و انحصاری را بازی میکنند. بانکها، بیمههای دولتی و سازمان تامین اجتماعی نزدیک به صددرصد نظام بانکی و بخش عمدهای از نظام مالی ایران را در دست دارند و بدون تردید تمام فعالیتهای اقتصادی را از خود متاثر میسازند.
مدیریت و دخالت غیرعلمی با محاسبات سرانگشتی و تصمیمات آنی و یکشبه دولت در اقتصاد، مجموعهای از بحرانها و عدم مداخله عالمانه و بههنگام آن هم بحرانهای دیگری را بهوجود میآورد./
پایان پیام