به گزارش خانه ملت، رییس مجلس شورای اسلامی روز دوشنبه در کمیته امور سازمان ملل یکصد و هفدهمین اجلاس پاییزه اتحادیه بینالمجالس در ژنو سخنرانی کرد .متن کامل سخنرانی دکتر حداد عادل به شرح ذیل است:
رؤسا و نمایندگان محترم مجالس
جناب آقاى کازینى رئیس محترم
جناب آقاى جانسون دبیرکل محترم
خانمها و آقایان
بسیار خوشوقتم که توانستهام در یک نهاد بینالمللى که به همه مجالس جهان تعلق دارد حضور یابم و به نمایندگى از کشورم درباره اتحادیه جهانى بینالمجالس و سازمان ملل متحد سخن بگویم و با دیگر رؤساى مجالس و نمایندگان سایر پارلمانهاى جهان در این امر مهم هماندیشى کنم.
دنیاى امروز ما با چالشهاى جدى و اساسى در جنبههاى مختلف زندگى بشرى روبروست. جنگ، خشونت، تروریسم، فقر، بىعدالتى، فقدان توسعهیافتهگى و بیماریهاى مسرى، بخش عمدهاى از کشورهاى جهان را تهدید مىکند. انسان امروز علىرغم رشد و گسترش علم و فناورى هنوز حتى در مواردى بیش از پیش در ناامنى و خطر بسر مىبرد.
آمارهاى امروز نشان مىدهد که بخش عمدهاى از مردم جهان از نیازهاى اولیه زندگى محروم هستند و اگر گسترش جنگها و مناقشات داخلى را به این محرومیتها اضافه کنیم، مىتوان دریافت که دردها و رنجهاى عمیقى بشریت را رنج مىدهد.
بىعدالتى نیز از مظاهر شوم دنیاى مدرن است. متأسفانه بخش عمدهاى از سرمایههاى عظیم پولى و مالى که البته بخشى از آن از منابع همین ملتهاى محروم تأمین شده است در کشورهاى توسعهیافته انباشت شده است. آمارهاى جهانى همچنین گویاى آن است که شکاف اقتصادى، اجتماعى و مالى بین کشورهاى توسعهیافته و دیگر کشورها در حال افزایش است.
از طرفى در کنار این تهدیدات، ما با یک همبستگى جهانى و در همتنیدگى سرنوشت ملتها مواجه شدهایم. امروز بیش از هر زمان در تاریخ بشر، سرنوشت ملتها به هم گره خورده است. تهدید علیه یک ملت، دیگر فقط به خود آن ملت و کشور محدود نمىشود، بلکه دامنه آن مىتواند به سرعت و فوریت، دیگر ملتها و کشورها را هم تحت تأثیر قرار دهد. بر این اساس، ما وقتى مىتوانیم از امنیت براى جهان صحبت کنیم که این امنیت در سطوح ملى و منطقهاى نیز کاملاً مدنظر قرار گیرد.
ملتهاى جهان امروز بیش از گذشته نیاز به همکارى و همیارى را حس مىکنند. این همکارى فقط یک امر پسندیده نیست، بلکه یک ضرورت است. بدون همکارى بین کشورها، برقرارى عدالت و امنیت در جهان امکانپذیر نخواهد بود و اینجاست که سازمان ملل متحد باید نقش بسیار مهمترى را برعهده گیرد. براى آن که این سازمان بتواند نقش شایسته و بایسته خود را ایفاء کند، لازم است همه ما براى تقویت سازمان ملل متحد مشورت و همفکرى داشته باشیم.
اصلاحات سازمان ملل باید به نحوى صورت گیرد که به تقویت اصول بنیادینى که روابط بینالملل بر آن بنا شده و نیز به تأمین عدالت و صلح پایدار منجر گردد. مجمع عمومى سازمان ملل متحد که تقریباً تمامى کشورهاى جهان عضو آن هستند و از اینرو اصلىترین رکن سازمان ملل محسوب مىشود باید نقش بیشترى در اتخاذ تصمیمات مهم جامعه بینالمللى ایفا کند و از حالت فعلى خود که عمدتاً نقش نظارتى است، خارج شود.
همچنین این اصلاحات تنها زمانى معنادار و کامل خواهد بود که شوراى امنیت این سازمان نیز متناسب با نیازها و تحولات روز، دچار تحول و اصلاح شود. ساختار، ترکیب و نیز عملکرد امروز این شورا به نحوى است که با معیارها و ارزشهاى اولیه دمکراتیک همخوانى ندارد. در روند اصلاحات شوراى امنیت، دمکراتیک نمودن، شفاف نمودن و نیز روزآمد نمودن عملکرد و شیوههاى کارى شوراى امنیت از اهمیتى اساسى برخوردار است. حق وتو در شوراى امنیت مغایر با اصول دمکراتیک بوده و همه کشورهاى عضو سازمان ملل باید تلاش نمایند تا این امتیاز ویژه ملغى گردد. اگر در دوره پس از جنگ جهانى دوم، قدرتهاى پیروز جنگ این حق را براى خود قائل بودند، امروز پس از 60سال به همه ثابت شده است که این امتیاز ویژه، شوراى امنیت و بطور کلى سازمان ملل را از حل و فصل بسیارى از مشکلات منطقهاى بازداشته است. بهترین شاهد مثال، بىپاسخ ماندن جنایات رژیم صهیونیستى علیه ملت مظلوم فلسطین و عدم توانایى شوراى امنیت در محکوم نمودن این اقدامات ددمنشانه به دلیل وتوى مکرر یک کشور صاحب قدرت حق وتو در این شورا است. تا زمانى که این امتیاز ویژه در شوراى امنیت وجود دارد، این شورا نمىتواند به معناى واقعى به برقرارى صلح و امنیت در جهان کمک کند و به همین خاطر است که ما بر لزوم محدود کردن استفاده از حق وتو با هدف حذف نهایى آن تأکید مىنماییم.
آنچه در کنار اصلاحات سازمان ملل مهم است تغییر در نگرشهاى قدیمى برخى از کشورهاى قدرتمند است. قدرتهایى در جهان هستند که مىخواهند خود حاکم مطلقالعنان جهان باشند پیداست که این قدرتها مایل نیستند سازمان ملل، استقلال و قدرت داشته باشد. آنها هرگاه احساس کنند سازمان ملل با اراده آنها همراه نیست، جداگانه و خوسرانه تصمیم مىگیرند و نقش سازمان ملل را در حد یک بنگاه براى عرضه کمکهاى بشردوستانه به قربانیان جنگ و تهاجم آنها علیه سایر ملتها تقلیل مىدهند.
باعث خوشوقتى است که تحولات عراق در مسیرى چندجانبه قرار گرفته و جامعه بینالمللى که طى چند سال گذشته شاهد بروز عواقب مخرب ناشى از یکجانبهگرایى در عراق بوده است، فعالانه بدنبال ایفاى نقش مثبت و سازنده در تحولات این کشور مىباشد. تقویت رهیافت چندجانبهگرایى در روابط بینالملل و جلوگیرى از اقدامات و سیاستهایى که توسط برخى از قدرتها با هدف مخدوش نمودن این رهیافت پیگیرى مىشود مىباید قویاً توسط سازمان ملل و اتحادیه بینالمجالس دنبال شود.
اگر معتقدیم که امروز سازمان ملل با ساختار 62سال گذشته کارآیى مورد انتظار را ندارد به یقین کشورهاى قدرتمند نیز باید بدانند که سیاستها و افکار گذشتهاى که مثلاً قدرت و زور را حق مىدانست و به یک کشور قدرتمند، به صرف قدرت برتر، اجازه انجام هر کارى را حتى به بهاى نقض تعهدات و قوانین بینالمللى و مداخله در امور داخلى دیگر کشورها مىداد، منسوخ شده است. امروز اساس روابط بین کشورها بر احترام متقابل، پرهیز از توسل به زور و تأکید بر حل و فصل مسالمتآمیز اختلافات، بویژه از طریق گفتگو است. نقش مجالس نیز در این میان بسیار حساس و حیاتى است. زیرا بنیان کار مجالس بر گفتگوى منطقى، استدلال و توسل به عرف و رویههاى حقوقى و قانونى است. امیدوارم بتوان با تأکید مجدد و مکرر همه رؤساى مجالس و سیاستمداران بر پرهیز از جنگ و درگیرى نظامى و تشویق به گفتگو و مفاهمه در فرآیند حل و فصل مشکلات، مؤثرترین و کمضررترین شیوهها را انتخاب و نجویز نمود.
آقاى رئیس، حضار محترم!
در طى سالهاى اخیر شاهد افزایش روند دخالت شوراى امنیت سازمان ملل در مسائلى که در حیطه صلاحیت سایر ارگانهاى این سازمان قرار مىگیرد، بودهایم که این امر غیرقابل قبول و زیانبار است. نحوه برخورد شوراى امنیت با پرونده هستهاى جمهورى اسلامى ایران نمونهاى از اینگونه اقدامات است. آمریکا و تعداد معدودى از متحدانش، به بهانه لاینحل باقى ماندن برخى مسائل مربوط به برنامه هستهاى صلحآمیز ایران، موضوع را به نحوى غیرقانونى از آژانس بینالمللى انرژى اتمى به شوراى امنیت کشاندند. سپس با تطمیع، ارعاب و جوسازى در شوراى امنیت، چند قطعنامه غیرعادلانه در این زمینه به تصویب رساندند. اینک که جمهورى اسلامى ایران در تداوم اقدامات اعتمادساز قبلى خود و نیز به نشانه حسننیت هرچه بیشتر، درخصوص چارچوب حل مسائل باقیمانده با آژانس به توافق رسیده و حتى برخى مسائل مهم را حل کرده است، همانهایى که قبلاً با استفاده گزینشى از برخى بخشهاى گزارش آژانس مبادرت به اعمال فشار و تصویب قطعنامه علیه ایران مىنمودند، همان گزارشها را به خاطر اینکه به طور کامل در راستاى منافع و سیاستهاى آنها نیست، نادیده انگاشته و آژانس و مسؤولین آن را تحت فشار و انتقاد قرار دادهاند. این رفتارها نشان مىدهد که برنامه هستهاى ایران صرفاً بهانهاى است براى محروم کردن ایران از حق مسلمى که اسناد و حقوق بینالملل آن را به رسمیت شناخته است و علاوه بر آن این موضوع حکایت از آن دارد که آمریکا و شرکاى آن تنها زمانى مکانیزمهاى بینالمللى را مورد توجه قرار مىدهند که بتوانند از آنها به عنوان ابزارى براى پیشبرد اهداف و سیاستهاى خود استفاده کنند.
آقاى رئیس، عالیجانبان!
آنچه مسلم است سازمان ملل، مجمع برجستهاى براى همکارى بینالدولى بوده است که همواره در مصوبات خود بر نقش برجسته مجالس کشورها در اجراى تصمیمات آن تأکید داشته است. تجربه همکارى نزدیک میان اتحادیه بینالمجالس و سازمان ملل تاکنون دستاوردهاى مناسبى را به همراه داشته است اما امروز اتحادیه بینالمجالس با توجه به تحولات گسترده در روابط بینالملل با رسالت بزرگترى روبروست و باید نقش مؤثر خود را در اصلاحات ساختارى سازمان ملل ایفا نماید. در این راستا مساعدت مجالس کشورهاى عضو اتحادیه از اهمیت زیادى برخوردار است.
جمهورى اسلامى ایران به سهم خود در افزایش نقش پارلمانها در ایفاى چنین وظیفهاى تلاش نموده است و در این راستا بویژه همزمان با ریاست کشورمان بر مجمع مجالس آسیایى، گامهاى عملى براى افزایش نقش مجالس برداشته است. کشور ما افتخار دارد که در پاییز سالجارى میزبان اولین اجلاس مجمع عمومى کشورهاى عضو مجمع مجالس آسیایى باشد. یک روز از این اجلاس نیز به کنفرانس مشترک وزراى امور خارجه و رؤساى مجالس آسیایى اختصاص دارد.
بر این اساس پیشنهاد مىنماید اتحادیه بینالمجالس، اجلاس مشترکى را بین رؤساى مجالس و سران و یا وزراى خارجه کشورهاى عضو برگزار نماید تا با همفکرى و مشورت، عملکرد سازمان ملل در گذشته را، ارزیابى و آسیبشناسى کند و در روند اصلاح ساختارى این سازمان نقش مؤثر و فعالترى ایفا نماید.
همچنین پیشنهاد مىکند نمایندگانى از قارههاى مختلف و یا مناطق مختلف جغرافیایى توسط اتحادیه بینالمجالس انتخاب شوند تا به همراه رئیس و دبیرکل اتحادیه، گروه تماسى را تشکیل دهند و در رایزنى با دبیرکل سازمان ملل و دیگر مقامات تصمیمگیر در این سازمان و نیز مقامات سایر کشورها به تبیین نقش و جایگاه اتحادیه بینالمجالس بپردازد و به عضویت ناظر در مجمع عمومى بسنده نکرده و در برنامههاى مربوط به سازمان ملل بویژه اصلاحات ساختارى آن مشارکت مستقیم داشته باشد.
از حوصلهاى که در شنیدن سخنانم بخرج دادید تشکر مىکنم.