خبرگزاری خانه ملت، احمد خزائی توافقنامه هستهای بین ایران و 1+5 در تاریخ ۲۳ تیرماه ۹۴ منعقد شد که «برجام» نامیده شد و پس از آن دوست و دشمن ایران و موافق و مخالف روحانی، بارها از آن نام بردند. بیشک دولتمردان، بزرگترین دستاورد دولت یازدهم را برجام میدانند.
ترامپ تاکنون 2 مرتبه پایبندی جمهوری اسلامی ایران به برجام را تایید کرد ولی رئیس جمهور آمریکا برای مرتبه سوم به گونهای رفتار کرد که حتی محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران، پیش بینی کرده بود که ترامپ ۲۳ مهرماه ۹۶ (۱۵ اکتبر ۲۰۱۷) پایبندی ایران به برجام را تایید نخواهد کرد و با این شرایط، احتمال برهم خوردن برجام وجود داشت. البته گفته میشود، تایید دورهای پایبندی ایران به برجام چنان مورد تنفر ترامپ است، که مشاوران امنیت ملی وی در پی راهی برای معاف کردن او از این کار و در عین حال به دنبال حفظ این توافقنامه هستند.
ترامپ تصمیم گیری در خصوص پایبندی ایران به برجام را در روندی ۶۰ روزه به کنگره احاله داد تا در خصوص اینکه تحریمها علیه ایران را باز گردانده و یا وضع تحریمهای جدیدی علیه ایران تصمیم گیری کند، اما کنگره نیز در مهلت 60 روزه اقدامی انجام نداد.
در چهارمین مقطع که قرار بود ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا تمدید تعلیق تحریم های آمریکا علیه ایران را اجرائی کند، مانند همیشه برای او سخت بود تا به رغم تایید 9 باره پایبندی ایران به برجام از سوی آژانس بین المللی انرژی اتمی این موضوع را اعلام کند ولی در نهایت کاخ سفید (22 دی ماه- 12 ژانویه) اعلام کرد: ترامپ برای آخرین بار تعلیق تحریم ها و تایید برجام را امضا کرده است.
طبیعتا در صورت خروج آمریکا از برجام مخالفان دولت روحانی مواضعی نسبت به برجام اتخاذ میکنند که پرداختن به آن، خالی از لطف نیست. در زمینه خروج آمریکا از برجام سوالاتی به وجود میآید مبنی بر اینکه آیا به لحاظ حقوق بینالملل آمریکا متعهد است تا به عضویت در این توافق ادامه دهد یا چنین تعهدی در کار نیست و ایالات متحده یا هر یک از طرفهای دیگر می توانند هر زمان خواستند از برجام کنار بکشند؟ آیا درصورت خروج آمریکا از برجام حقوق بینالملل نقض میشود یا خیر؟
برای پاسخ دادن به این سوالات باید به دو موضوع توجه داشت. موضوع نخست به ماهیت برجام مرتبط است. آیا برجام، معاهدهای بینالمللی است یا سندی سیاسی؟ اگر برجام را معاهدهای بین المللی بدانیم برای یافتن پاسخ باید به حقوق معاهدات بینالمللی رجوع کنیم و امکان یا عدم امکان خروج از برجام را به عنوان یک معاهده بین المللی بررسی کنیم.
اما اگر برجام را توافقی غیرحقوقی، یعنی فاقد توان ایجاد تعهد حقوقی بدانیم تنها منبع ایجاد تعهد به لحاظ حقوق بینالملل، قطعنامه 2231 شورای امنیت خواهد بود که برجام را تایید و ضمیمه خود کرده است و باید دید این قطعنامه تعهدی برعهده کشورهای طرف برجام درخصوص پایبندی به آن را ایجاد کرده است یا خیر؟
درباره ماهیت برجام اختلاف نظر وجود دارد. کسانی که برجام را معاهده بینالمللی قلمداد میکنند به این موضوع استناد میکنند که محتوای آن تعهدات معینی را بر کشورهای حاضر در این توافقنامه هستهای بار میکند. جمهوری اسلامی ایران در این سند، محدودیتهایی بر فعالیت هستهای خود پذیرفته و در مقابل، اتحادیه اروپا و ایالات متحده قبول کردهاند اقداماتی در جهت رفع یا توقف تحریمها انجام دهند.
اگر این دیدگاه را بپذیریم و از آنجا که برجام مقرراتی درباره امکان یا عدم امکان خروج از این توافق دیده نشده و بنا بر دیدگاهی که برجام معاهدهای بینالمللی بدانیم، مسئله خروج یا ماندن در برجام را باید در قالب حقوق بین الملل معاهدات بررسی کرد.
مطابق اصول حقوق بینالملل عرفی حاکم بر معاهدات کشورها همان طور که در پیوستن به یک معاهده آزادی عمل دارند در خروج از آن هم آزاد هستند.
در ماده 56 معاهده 1969 وین در مورد حقوق معاهدات چنین آمده است؛ "در صورتی که در خود معاهده مقرراتی راجع به خروج وجود نداشته باشد طرفهای معاهده نمیتوانند از آن خارج شوند مگر این که احراز شود طرفهای معاهده قصد داشتهاند امکان خروج وجود داشته باشد یا ماهیت خود معاهده حاکی از امکان خروج باشد."مطابق اصول حقوق بینالملل عرفی حاکم بر معاهدات کشورها همان طور که در پیوستن به یک معاهده آزادی عمل دارند در خروج از آن هم آزاد هستند.
اما کسانی که برجام را توافقی سیاسی میدانند به شکل ظاهری توافق که با شکل مرسوم معاهده بینالمللی تفاوت دارد و نیز عبارات و الفاظی که برای بیان الزامات طرفها بکار گرفته شده استناد میکنند. مثلا، در معاهدات بین المللی معمولا مقرراتی درباره تصویب و لازم الاجرا شدن معاهده گنجانده میشود ولی برجام فاقد چنین مقرراتی است. گذشته از دیدگاه حقوقی تحلیلی باید به طرز تلقی طرفهای برجام هم توجه کرد.
سیدعباس عراقچی در مرداد ماه سال 94 و پس از انعقاد برجام، با مطرح کردن این سؤال "آیا اساساً برجام به تصویب مجلس نیاز دارد یا خیر؟" گفت: اگرچه طبق اصل 77 قانون اساسی همه موافقتنامهها و معاهدات بین المللی باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد اما برجام برنامه اقدام مشترک است که دو طرف بهصورت داوطلبانه اجرا میکنند. از نظر حقوقی برخیها معتقدند برجام نیاز به تصویب مجلس دارد و برخیها خلاف آن نظر میدهند.
ایالات متحده آمریکا تعهدی برای بقای در برجام ندارد
طرز تلقی ایالات متحده از برجام این است که دفتر مشاور حقوقی وزارت خارجه آمریکا برجام را "قرار سیاسی غیرالزامی" توصیف کرده و معتقدند "برجام یک معاهده یا توافق اجرایی و سندی امضا شده نیست بلکه برجام بازتابی از الزامات سیاسی است." در جمهوری اسلامی ایران هم برجام در قالب لایحهای برای تصویب به مجلس شورای اسلامی ارائه نشد. در بقیه کشورهای طرف برجام هم وضع به همین شکل بود.مطابق این دیدگاه، ایالات متحده تعهدی برای بقای در برجام ندارد، هر چند خروج از برجام پیامدهای سیاسی به همراه خواهد داشت.
محور قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد لغو تحریمهای هستهای مقرر در قطعنامههای قبلی شورا بوده است. مخاطب تصمیم الزامی شورا که با عبارت "تصمیم می گیرد = decides" بیان شده، خود شورای امنیت است. این قطعنامه با عباراتی روشن تعهدی بر طرفهای برجام نمینهد تا از اجرای آن شانه خالی نکنند و از آن خارج نشوند. بنابراین، میتوان ایالات متحده بر اساس حقوق بین الملل تعهدی مبنی بر عدم خروج از برجام ندارد، همچنان که بقیه کشورهای طرف این توافق چنین تعهدی ندارند.
بنابر آنچه که گفته شد در پایان می توان این سوال را مطرح کرد که اگر خروج از برجام منع حقوقی ندارد، شخصی مانند ترامپ که رویکردی کاملا منفی به برجام و سایر معاهداتی که اوباما منعقد کرده، دارد چرا تاکنون از برجام خارج نشده است. شاید اولین پاسخ به این سوال این است که به علت هزینه های سیاسی که این اقدام دارد، آمریکا تاکنون از برجام خارج نشده است اما با وجود سوابق ترامپ در خروج از معاهدات دو جانبه یا چند جانبه دیگری مانند "معاهده آبوهوایی پاریس" نمیتوان توجیه داشتن هزینه سیاسی در مورد عدم خروج از برجام از سوی ترامپ را پذیرفت./
پایان پیام