به گزارش خبرگزاری خانه ملت؛ درحالی که همزمان با آغاز بررسی لایحه بودجه سال ٩٧ کل کشور در جلسات کمیسیون تلفیق بودجه مجلس، بعضی گروههای مردمی با برپایی تجمعهای اعتراضی در تهران و برخی دیگر از شهرهای کشور انتقادات خود را نسبت به افزایش قیمتبرخی کالاهای اساسی در این لایحه بودجه بیان کردند، به سراغ طیبه سیاوشی عضو کمیسیون تلفیق بودجه و نایب رییس فراکسیون پیشگیری از جرائم و آسیبهای اجتماعی رفتیم و نظر او را در باره این تجمعها جویا شدیم.
طی ساعات گذشته شاهد برگزاری تجمعهای مردمی در اقصی نقاط کشور بودیم؛ تحلیلتان درباره این نارضایتی ها چیست؟
یکی از مسائلی که در تحلیل این تجمعها باید مدنظر قرار دهیم، این است که نطفه آغاز آن از برگزاری تجمعی در مشهد بسته شد و در ابتدا نیز علت آن، مسائل معیشتی و اقتصادی عنوان شد اما باوجود آنکه شعارهای اولیه تجمعکنندگان مسائل معیشتی بود که در اعتراض به گران شدن برخی اقلام همچون تخممرغ مطرح میشد، در ادامه راه شعارها تاحدودی رادیکال شد و نظام و حاکمیت را هدف قرار داد. قطعا در اینکه مردم دچار تنگناها و مشکلات اقتصادی شدید هستند و همینطور در اینکه ما باید به عنوان مسوولان دولتی و حکومتی پاسخگوی این مشکلات باشیم، شکی نیست اما وقتی میبینیم این نارضایتیها و ناآرامیها آهسته آهسته از شهری به شهر دیگر گسترش مییابد، ضرورت پاسخگویی مسوولان دولتی و حکومتی نیز افزایش یافته و همزمان نیازمند بررسی است که چرا و چگونه جهت اعتراضهای اقتصادی و معیشتی مردم دگرگون شد.
به نظر شما چگونه جهت اعتراضها عوض شد؟
مساله این است که بعضا اینطور عنوان میشود که این اعتراضهای مردمی از جایی هدایت میشود و ازطرفی گفته میشود این اقدامات نوعی سرچشمه خارجی دارد. بهنظرم این مباحث باید با دقت بیشتری مورد بررسی قرارگیرد اما فارغ از اینکه انگیزه و علت بروز این نارضایتیها چیست، لازم است به نفس مطالبات مردم توجه شود و صرفا به اقدامات قهری و سلبی برای مقابله با آن بسنده نکنیم.
درحالی که برخی مشکلات اقتصادی و معیشتی به عنوان علت آغاز اعتراضها عنوان میشود، مجلس هماکنون درحال بررسی لایحه بودجه است و انتقاداتی در این باره نیز مطرح میشود. حال آنکه هنوز این لایحه به تصویب مجلس نرسیده و نهایی نشده است.
ببینید، مساله این است که این بودجه شبیه به بودجهای است که در زمان جنگ تهیه و تدوین شده بود. با این تفاوت اساسی که شفافیتی که زمان جنگ حاکم بود، امروز دیده نمیشود. لازم است مردم به طور جزیی در جریان مسائل قرار بگیرند و این مسائل و مشکلات برای مردم تشریح شود. مردم باید بدانند که ما برای حل مشکلاتشان راهحلهایی داریم. فراموش نکنیم امیدواری خودبهخود ایجاد نمیشود و لازم است مسوولان بر اینکه قادر به انجام کارهایی برای مردم هستند، تاکید کرده و این امیدواری را به جامعه منتقل کنند و در حوزه اشتغال، مسائل زیستمحیطی و دیگر مسائل به مردم امیدواری بدهند.
اخیرا شاهد رادیکال شدن شعارها و انتقادات از قوه قضاییه بودیم؛ علت رادیکال شدن شعارها چیست؟!
به هر حال مردم با فشارها و تنگناهای اقتصادی بسیاری دست به گریبان هستند و در این میان، متاسفانه مسوولان آنچنان که باید به این مطالبات توجه نکردند. متاسفانه ما در میان مسوولان کشورمان فرهنگ «برخورد از نوع نزدیک» با مردم را نهادینه نکردیم. مساله این است که همین مسوولان زمان انتخابات بهراحتی در خیابانها و درجمع مردم حاضر میشوند. سوال این است که چطور در آن زمان، امنیت وجود داشت و چرا به محض اینکه رایشان را از ملت گرفتند، امنیت وجود ندارد. قرار بود مسوولان جمهوری اسلامی پیش از هرچیز خدمتگزار مردم باشند اما نهتنها به این شعار عمل نکردند، بلکه کار به جایی رسید که امروز مردم شعارهایی افراطی میدهند. البته ممکن است این شعارها، شعار اکثریت مردم نباشد و حتی قاطبه مردم بعد از مدتی از این طیف تندروتر جدا شده و بگویند طرح چنین مسائلی، خارج از مطالباتشان بوده و خواستشان همان مسائل معیشتی یا بحران بانکی بوده اما مساله این است که این سطح از تظاهرات و ناآرامی نشاندهنده نارضایتی مردم است. ما هر روز مراجعهکنندگان بسیاری داریم که با همین مشکل موسسات مالی دست به گریبان هستند و لازم است، مسوولان پاسخگوی این مطالبات باشند و بهنحوی راهحلی دقیق ارایه کنند. حاکمیت نمیتواند همیشه این مطالبات را همچون آتش زیر خاکستر پنهان کند .
نکته دیگر انگیزه نارضایتیهای تجمعهای امروز است که چنانچه اشاره شد، انگیزه اقتصادی و معیشتی است و حال آنکه جمهوری اسلامی در این ٤ دهه با چنین سطحی از اعتراضات با این اهداف روبرو نشده و از قضا وضعیت عمومی اقتصادی کشور بهمراتب بهتر از دهه گذشته و البته ٣ دهه پیش از آن است. چرا امروز چنین مطالباتی مطرح می شود؟
به نظر می رسد باید ارتباطی نزدیکتر میان مسوولان و حاکمیت برقرار شود؛ چرا که برقراری این ارتباط نزدیک و چهرهبهچهره ضرورت دنیای امروز است. شاید اگر مطالبات و اعتراضهای مردم در گذشته به این سطح نمیرسید، بخشی به این دلیل بود که به اندازه امروز مجال بروز و ظهور نمییافت اما امروز به مدد شبکههای اجتماعی این مهم محقق شده است. حاکمیت نمیتواند به راحتی فضای مجازی را به روی مردم ببندد و امکان ندارد این فرصت از دست مردم برود. ما شاهدیم مسوولان صداوسیما معترفند امروز فضای مجازی نقشی اساسی در اطلاعرسانی دارد و امکان بستن این فضای اطلاعرسانی وجود ندارد. امروز مردم در فضای مجازی درباره بودجه نظر میدهند؛ حال آنکه شاید شما در پیشرفتهترین کشورها نیز شاهد این سطح از مباحث و مذاکرات عمومی نباشید. مساله این است که این مباحث به زندگی مردم گره خورده و ازطرفی سطح تحصیلات و آگاهی جامعه بالا رفته و مردم حقوق خود را میشناسند و به همین دلیل است که مسوولان باید ارتباطی نزدیکتر با مردم برقرار کنند.
در ابتدای صحبتهای تان به اینکه اعتراضها از شهرمشهد آغاز شد، اشاره کردید. همزمان شاهدیم صداوسیما نیز به رویه انتقادی خود علیه دولت ادامه می دهد و بعضا تندترین انتقادات معترضان در صداوسیما نیز تکرار می شود. علت چیست؟!
معتقدم بخشی از اعتراضها حداقل در ابتدای کار، تلاش برای مقابله با سیاستهای دولت روحانی بود اما در ادامه گروههایی دیگر بر این موج انتقادی سوار شده و مطالبات مردم را به سمت و سویی دیگر سوق دادند. البته صحبت از همه مردم نیست اما متاسفانه مطالبات گروههایی از مردم بهنحوی هدایت شد که اکنون این انتقادات نه تنها دولت، بلکه تمام حاکمیت را هدف قرار داده و این اشتباه بزرگ استراتژیک کسانی است که این مطالبهها را به این شکل پیش بردند. قطعا باید پیش از هر اتفاقی، به این ناآرامیها پاسخ درخور داده شود. لازم است، دولت راسا وارد شده و پاسخگوی نیاز مردم باشد.
و سوال آخر اینکه راهحل خروج از این وضعیت را چه میدانید؟!
مساله این است که جامعه ما بههیچعنوان وارد هیچکدام از فازها و فاکتورهایی که در بررسی و تحلیل ناآرامیها و آشوبهای مردمی در مباحث جامعهشناسی سیاسی عنوان میشود، نشده و هنوز شاهد آن گسلهای اجتماعی نیستیم اما به هر حال فکری به حال وضعیت فعلی کنیم و دراین راستا، مشکلات معیشتی و اقتصادی و مهمتر از آن، آسیبهای اجتماعی که شاهد رشد روزافزون آن هستیم، مدیریت شود. بحرانهایی که یا ناشی از فقر است یا معضل فقر از تبعات آن است. به هر تفسیر لازم است تدبیری اندیشیده شود و این مشکلات نه بهصورت قهری و سلبی، بلکه با رویکردی مسالمتآمیز حل و فصل شود. کاش امروز، روز وحدت اعلام میشد و مستندها و برنامههای تلویزیونی عجیب و غریب و تحریکآمیز از صداوسیما پخش نمی شد؛ مستندها و برنامههایی که صرفا به اختلافات دامنزده و بر مشکلات می افزاید./
پایان پیام