به گزارش خانه ملت؛ فرهاد شهرکی نماینده سیستان و نایبرئیس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی در مقاله ای به تحلیل وضعیت انرژی در ایران پرداخت.
متن این مقاله به شرح زیر است:
«تحلیل وضعیت انرژی در ایران: از فراوانی منابع تا گذار به حکمرانی هوشمند و اقتصاد بهرهور انرژی»
ایران با دارا بودن دومین ذخایر بزرگ گاز و چهارمین ذخایر بزرگ نفت جهان، یکی از قدرتهای بالقوه انرژی در قرن بیستویکم به شمار میرود. با وجود این مزیت طبیعی، چالشهایی از قبیل ضعف در بهرهوری انرژی،سیاستهای قیمتی غیرواقعی، ساختار متمرکز و غیرشفاف تصمیمگیری،و اتلاف گسترده منابع موجب شده است که ظرفیتهای عظیم این بخش به رشد پایدار اقتصادی و رفاه عمومی منجر نشود.
این مقاله با رویکردی تحلیلی، فنی و سیاستگذارانه، ساختار فعلی انرژی کشور را از منظر اقتصادی، فنی، زیستمحیطی، نهادی و بینالمللی بررسی میکند.در این مسیر، دادههای رسمی و شاخصهای بینالمللی تحلیل شده و تجربهی کشورهای موفق در گذار انرژی مورد ارزیابی تطبیقی قرار گرفته است. در پایان، مقاله نقشهی راهی برای گذار انرژی ایران تا افق ۱۴۳۰ ارائه میدهد که هدف آن دستیابی به حکمرانی دادهمحور، کاهش شدت انرژی، افزایش سهم انرژیهای تجدیدپذیر، و حرکت از اقتصاد منبعمحور به سمت اقتصاد دانشمحور است.
کلیدواژهها: انرژی، نفت، گاز، حکمرانی دادهمحور، بهرهوری، گذار انرژی، اقتصاد کمکربن، برنامه هفتم توسعه
مقدمه
در ساختار اقتصادی ایران، انرژی نه تنها یک نهادهی تولید بلکه بنیان قدرت ملی است. بیش از ۸۰ درصد درآمدهای ارزی کشور از محل صادرات نفت، گاز و فرآوردههای انرژی تأمین میشود. در کنار آن، ۴۵ درصد از بودجهی عمومی کشور به طور مستقیم یا غیرمستقیم از این منابع وابسته است. اما با وجود این سهم سنگین، نظام انرژی ایران در دهههای اخیر نتوانسته است به موتور محرک توسعه پایدار تبدیل شود. سه ضعف بنیادین در این مسیر مشاهده میشود:
۱. مصرف بیرویه و شدت بالای انرژی:
شدت انرژی ایران حدود چهار برابر میانگین جهانی است. به عبارت دیگر، برای تولید هر واحد محصول یا خدمت، ایران چهار برابر کشورهای توسعهیافته انرژی مصرف میکند.
۲. فقدان نظام حکمرانی یکپارچه و دادهمحور:
تصمیمات کلیدی در حوزهی انرژی اغلب بدون پشتوانهی اطلاعات دقیق، تحلیل اقتصادی جامع و نگاه بینبخشی اتخاذ میشود.
۳. ضعف در سرمایهگذاری و فناوری در میادین و زیرساختها:
بخش عمدهای از میادین نفتی کشور در نیمهی دوم عمر خود قرار دارند، اما طرحهای فشارافزایی و نوسازی در حد مطلوب اجرا نشده است.
در چنین شرایطی، ضرورت بازنگری اساسی در حکمرانی انرژی بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. ایران برای حفظ امنیت انرژی، کاهش اتلاف منابع و تحقق اهداف برنامه هفتم توسعه، باید از الگوی سنتی و متمرکز تصمیمگیری فاصله بگیرد و به سمت مدیریت هوشمند انرژی و شفافیت ساختاری حرکت کند.
جایگاه انرژی در قدرت ملی ایران
انرژی در ایران تنها منبع درآمد نیست، بلکه ستون قدرت ملی است. بیش از ۸۰٪ از درآمد ارزی و ۴۵٪ از بودجه عمومی کشور از بخش انرژی حاصل میشود. با این حال، ساختار حکمرانی انرژی همچنان متمرکز و دولتی است؛ تصمیمات بدون پشتوانه داده، برنامهریزیهای میانمدت ضعیف و نهادهای تنظیمگر مستقل غایباند. در نتیجه، ایران از مرحله «اقتصاد انرژیمحور» عبور نکرده و هنوز در سطح «اقتصاد منبعمحور» باقی مانده است. در مقایسه، کشورهایی مانند نروژ و مالزی با اصلاح نهادها و ایجاد صندوقهای پایدار انرژی، توانستهاند منابع خود را به سرمایه انسانی و فناوری تبدیل کنند.
ساختار و تراز انرژی ایران
طبق ترازنامه انرژی کشور در سال ۱۴۰۲، تولید انرژی اولیه حدود ۳۰۰۰ میلیون بشکه معادل نفت خام (MBOE) بوده است. از این مقدار، ۲۵۰۰ میلیون بشکه به مصرف نهایی رسیده و حدود ۵۰۰ میلیون بشکه (۳۰٪) در زنجیره استخراج، انتقال و مصرف هدر رفته است.
شکل ۱: تراز انرژی ایران (تولید، مصرف و هدررفت)

نزدیک به یکسوم کل انرژی تولیدی در فرآیند انتقال و تبدیل از بین میرود.
نفت خام: از مزیت تاریخی تا تهدید افت تولید
تولید نفت ایران در سال ۱۴۰۴ حدود ۳.۲ تا ۳.۳ میلیون بشکه در روز است که از این میزان حدود ۲.۵ میلیون بشکه صادر میشود. اما بیش از ۷۰٪ میادین کشور در نیمه دوم عمر خود هستند و با افت فشار طبیعی سالانه ۸ تا ۱۲ درصدی مواجهاند. در صورت عدم اجرای پروژههای فشارافزایی، تولید نفت در افق ۱۴۱۰ به کمتر از ۲.۵ میلیون بشکه در روز میرسد.
پیشنهاد سیاستی:
اجرای طرح فشارافزایی میادین با استفاده از توربوکمپرسورهای گاز ترش؛
توسعه یاردهای داخلی برای ساخت سکوهای ۳۰هزار تنی؛
استفاده از شرکتهای EPCF بینالمللی برای نظارت و طراحی؛
تمرکز سرمایه بر میادین مشترک (سلمان، فرزاد، ابوذر، آرش).
صنعت پالایش و پتروپالایش
ظرفیت پالایش کشور حدود ۲.۳ میلیون بشکه در روز است که در ۱۰ پالایشگاه اصلی انجام میشود. با این حال، میانگین عمر این پالایشگاهها بیش از ۴۰ سال است و بسیاری از آنها هنوز فرآوردههایی پایینتر از استاندارد یورو۴ تولید میکنند. در این میان، اجرای ناقص ماده ۴۵ قانون برنامه هفتم توسعه (نوسازی پالایشگاهها با بازدهی اقتصادی ۴۰٪) یکی از ضعفهای کلیدی است.
پیشنهادهای کلیدی:
- تدوین آییننامه شفاف نظارت بر سرمایهگذاری پالایشگاهها؛
- اعمال نظام تعدیل نرخ خوراک متناسب با کیفیت؛
- ادغام مالی پالایشگاهها با پتروشیمیها و تشکیل «پتروپالایشگاههای یکپارچه»؛
- تشکیل کمیته فنی–مالی مشترک بین وزارت نفت، مرکز پژوهشهای مجلس و کمیسیون انرژی.
گاز طبیعی و ناترازی انرژی
ایران سالانه بیش از ۳۵۰ میلیارد مترمکعب گاز تولید میکند اما مصرف کشور از ۳۳۰ میلیارد مترمکعب فراتر میرود.در زمستان، مصرف روزانه از ۷۰۰ میلیون مترمکعب عبور میکند و ناترازی گاز در برخی روزها به بیش از ۲۰۰ میلیون مترمکعب در روز میرسد.
شکل ۲: شدت انرژی ایران در مقایسه جهانی

شدت انرژی ایران ۴.۷ برابر بالاتر از استاندارد کشورهای توسعهیافته است. این امر بیانگر ضعف بهرهوری و ساختار غیرهدفمند یارانهها در اقتصاد انرژی ایران است.
برق و انرژیهای تجدیدپذیر
ظرفیت اسمی نیروگاههای ایران حدود ۹۰ هزار مگاوات است اما در پیک تابستان تنها ۶۵ هزار مگاوات در دسترس است. تلفات شبکه برق ۱۱٪ است (در حالیکه استاندارد جهانی زیر ۶٪ است) و میانگین عمر نیروگاههای کشور بیش از ۲۵ سال است. در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر، ایران تنها ۱.۵٪ از سبد برق خود را از منابع تجدیدپذیر تأمین میکند، در حالی که ظرفیت بالقوه کشور بیش از ۴۰ گیگاوات خورشیدی و بادی است.
شکل ۳: سهم انرژیهای تجدیدپذیر در سبد برق ایران

سهم بسیار پایین انرژیهای نو در سبد برق ایران نیازمند اصلاح ساختار تعرفهها، سیاست خرید تضمینی برق و تشویق سرمایهگذاری بخش خصوصی است.
یارانه انرژی و عدالت اقتصادی
یارانه پنهان انرژی در ایران یکی از بزرگترین چالشهای نظام مالی کشور است. برآوردها نشان میدهد که یارانه پنهان انرژی سالانه بیش از ۹۰ میلیارد دلار است. رقمی که تقریباً دو برابر بودجه عمرانی کشور است. اما بررسیها نشان میدهد که بیش از ۷۰٪ این یارانه به دهکهای پردرآمد اختصاص مییابد، نه به اقشار ضعیف.
شکل ۴: روند یارانه پنهان انرژی در ایران (۱۳۹۶–۱۴۰۴)

نمودار نشاندهنده رشد یارانه پنهان از ۷۰ میلیارد دلار در سال ۱۳۹۶ تا حدود ۹۵ میلیارد دلار در سال ۱۴۰۴ است. روند افزایشی بیانگر رشد مصرف، قاچاق سوخت و عدم اصلاح نظام تعرفهها است.
پیشنهاد سیاستی:
- اجرای نظام «تعرفه پلکانی هوشمند»
- پرداخت نقدی یارانه انرژی به دهکهای کمدرآمد
- استفاده از کارت ملی انرژی برای کنترل مصرف خانوار
- هدایت منابع صرفهجوییشده به توسعه انرژیهای پاک و زیرساخت روستایی
محیط زیست، آب و انرژی
ایران سالانه بیش از ۷۰۰ میلیون تُن دیاکسیدکربن (CO₂) منتشر میکند و در رتبه هشتم جهانی از نظر انتشار گازهای گلخانهای قرار دارد. بیش از ۸۵٪ از این انتشار ناشی از مصرف انرژیهای فسیلی است. با کاهش منابع آبی، وابستگی نیروگاهها به آب و افزایش دما، تهدید پایداری تولید برق جدی است.
راهکارهای پیشنهادی:
- جایگزینی سیستمهای خنککننده خشک در نیروگاهها
- استفاده از پساب شهری و صنعتی برای خنکسازی نیروگاهها
- توسعه خودروهای برقی، هیبریدی و CNG
- ایجاد بازار داخلی کربن
- تدوین سند ملی کاهش انتشار در چارچوب تعهدات کنوانسیون پاریس
دیپلماسی انرژی و امنیت منطقهای
ایران در مرکز یکی از حساسترین کمربندهای انرژی جهان قرار دارد؛ در محل تلاقی خلیج فارس، آسیای مرکزی و شبهقاره هند. این موقعیت ژئوپلیتیکی، ایران را قادر میسازد تا به هاب تبادل انرژی منطقهای تبدیل شود.
پروژههای کلیدی در این مسیر عبارتاند از:
- خط لوله گاز ایران–پاکستان (IP)
- صادرات برق به افغانستان، عراق و ارمنستان
- مشارکت فعال در OPEC+، سازمان همکاری شانگهای (SCO) و گروه بریکس (BRICS Energy Club)
- همکاری فناورانه با چین و روسیه در زمینه LNG و فشارافزایی گاز
راهبرد کلان:
دیپلماسی انرژی ایران باید از «فروشنده سوخت» به «مدیر زنجیره ارزش انرژی» تبدیل شود؛ یعنی صدور خدمات فنی، فناوری، مهندسی و دانش فنی انرژی به کشورهای منطقه.
حکمرانی نوین انرژی
حکمرانی انرژی در ایران نیازمند نوسازی ساختاری است. سه رکن کلیدی این تحول عبارتاند از:
۱. ایجاد نهاد تنظیمگر ملی انرژی:
برای تفکیک سیاستگذاری از تصدیگری، کنترل تضاد منافع، تنظیم تعرفهها و تضمین شفافیت بازار.
۲. ایجاد پایگاه داده ملی انرژی ایران:
برای تجمیع دادههای تولید، مصرف، صادرات و یارانه، و استفاده از هوش مصنوعی در تصمیمسازی.
۳. راهاندازی بورس انرژی چندسطحی (برق، گاز و کربن):
برای کشف قیمت واقعی، رقابتیسازی بازار انرژی و جذب سرمایهگذاری داخلی و خارجی.
نقشهی راه گذار انرژی ایران تا افق ۱۴۳۰ شامل پنج مرحله زمانی است که هر مرحله یک محور کلیدی دارد.
| افق زمانی |
محور کلیدی |
هدف اصلی |
| ۱۴۰۵–۱۴۱۰ |
پایداری تأمین |
رفع ناترازی گاز و برق |
| ۱۴۱۰–۱۴۱۵ |
بهرهوری و دیجیتالیسازی |
کاهش ۳۰٪ شدت انرژی |
| ۱۴۱۵–۱۴۲۰ |
تنوع سبد انرژی |
افزایش سهم تجدیدپذیرها به ۲۰٪ |
| ۱۴۲۰–۱۴۲۵ |
اقتصاد کمکربن |
کاهش ۴۰٪ انتشار CO₂ |
| ۱۴۲۵–۱۴۳۰ |
هاب منطقهای انرژی |
تبدیل ایران به مرکز تبادل انرژی غرب آسیا |
نتیجهگیری
ایران در آستانهی یکی از حساسترین مقاطع تاریخ انرژی خود قرار دارد. ادامهی وضعیت موجود، با ناترازی گاز، فرسودگی زیرساختها و اتلاف منابع، میتواند امنیت انرژی و رشد اقتصادی کشور را تهدید کند. اما در مقابل، اصلاح ساختار حکمرانی، سرمایهگذاری در فناوری و اجرای سیاستهای بهرهوری، فرصت تاریخی برای تبدیل ایران به قدرت منطقهای انرژی را فراهم میکند. تحقق این هدف نیازمند سه عامل اساسی است:
- اراده سیاسی ملی و اجماع حاکمیتی در سطح تصمیمگیری کلان
- جذب سرمایهگذاری و انتقال فناوری از مسیر همکاریهای منطقهای و بینالمللی
- اعتماد به نخبگان داخلی و نهادهای دانشبنیان در اجرای پروژههای کلان انرژی
مسیر آینده ایران نه در فروش نفت، بلکه در مدیریت هوشمند انرژی، فناوری و داده است. این همان راه صیانت از امنیت، اقتدار و پایداری ملی در قرن جدید است./
پایان پیام



نظر شما