نماینده مردم بیجار در مجلس با تأکید بر نقش فرهنگ در حکمرانی فضای مجازی، خانواده و سبک زندگی، گفت: حذف بودجه فرهنگی به‌معنای واگذاری میدان هدایت اجتماعی به جریان‌هایی است که نسبتی با هویت ملی و دینی جامعه ندارند.

فرهنگ؛ بالِ پرواز ایران در میدان‌های سخت تاریخ

به گزارش خانه ملت؛ متن یادداشت علیرضا زندیان نماینده مردم بیجار و عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی به شرح زیر است:

در روزهای اخیر، طرح برخی دیدگاه‌ها در فضای سیاسی و رسانه‌ای کشور درباره کاهش یا حذف بودجه نهادهای فرهنگی، موجی از دغدغه و نگرانی را در میان نخبگان، اندیشه‌ورزان و فعالان فرهنگی برانگیخته است آن‌هم در شرایطی که هم‌زمان، بر ضرورت فرهنگ‌سازی در حوزه‌هایی چون حجاب، خانواده، سبک زندگی و مواجهه ریشه‌ای با آسیب‌های اجتماعی تأکید می‌شود. پرداختن به این موضوع، بدون ملاحظه تجربه تاریخی و ماهیت تمدنی ایران، تحلیلی ناقص و در نهایت گمراه‌کننده خواهد بود.

۱. در شرایطی که برخی جریان‌ها خواستار «حذف یا کاهش بودجه نهادهای فرهنگی» هستند، مجلس به‌عنوان نهاد سیاست‌گذار چه اصلی را در دفاع از بودجه فرهنگ دنبال می‌کند و خط قرمز شما چیست؟

مجلس شورای اسلامی، فرهنگ را شالوده امنیت پایدار، بنیان هویت تاریخی و محور انسجام اجتماعی کشور می‌داند. تاریخ ایران به‌روشنی گواه آن است که اوج‌گیری این سرزمین، تنها با حرکت هماهنگ و هم‌افزای دو بال «فرهنگ ملی» و «ایمان دینی» امکان‌پذیر بوده است.

در هشت سال دفاع مقدس، در جنگ دوازده‌ روزه و در مواجهه با فشارهای ظالمانه علیه ایران عزیزمان، آنچه ملت را از گذرگاه‌های دشوار عبور داد، نه صرفاً ابزارهای مادی، بلکه سرمایه فرهنگی، باور دینی، روحیه ولایت‌مداری و پیوند عمیق جامعه با ولایت بود. خط قرمز مجلس، هر تصمیم یا رویکردی است که این سرمایه ملی را تضعیف کند؛ چراکه رهاسازی عرصه فرهنگ، به‌معنای سپردن آن به جریان‌هایی است که نسبتی با ارزش‌ها و آرمان‌های انقلاب اسلامی ندارند.

۲. به نظر شما چرا جریان‌هایی در فضای سیاسی و رسانه‌ای کشور، هم‌زمان با تأکید دولت بر فرهنگ‌سازی، به‌سمت حذف بودجه فرهنگی حرکت کرده‌اند؟ آیا این اقدام را آدرس غلط دادن نمی‌دانید؟

این رویکرد، بیش از هر چیز، محصول نگاهی سطحی، کوتاه‌نگر و فاقد درک راهبردی از مقوله فرهنگ است. نمی‌توان از یک‌سو بر ضرورت فرهنگ‌سازی در حوزه‌هایی مانند حجاب و رفتار اجتماعی تأکید داشت و از سوی دیگر، زیرساخت‌های تحقق آن را تضعیف یا حذف کرد.

فرهنگ، پروژه‌ای مقطعی و زودبازده نیست؛ بلکه فرآیندی عمیق، ریشه‌دار و زمان‌بر است که نیازمند صبر، تداوم و ثبات در تصمیم‌گیری است. تصمیم‌های شتاب‌زده و غفلت از پیامدهای بلندمدت، نه‌تنها دستاوردهای پیشین را از میان می‌برد، بلکه می‌تواند به بدنه باورهای ملی و دینی ـ که از سرمایه‌های بنیادین نظام مقدس جمهوری اسلامی به‌شمار می‌روند ـ آسیب‌هایی جبران‌ناپذیر وارد سازد.

۳. بودجه نهادهای فرهنگی بخش بسیار کوچکی از بودجه کشور است، اما بودجه برخی هلدینگ‌ها و بنگاه‌های اقتصادی ارقام کلان دارد و بعضاً زیان‌ده هستند؛ چرا به جای این بخش‌های پرهزینه، بودجه فرهنگی هدف قرار گرفته است؟

واقعیت آن است که فرهنگ، ساده‌ترین هدف برای پنهان‌کردن ضعف‌های ساختاری در بخش‌های دیگر تلقی می‌شود. اصلاح بنگاه‌های بزرگ و زیان‌ده اقتصادی، مستلزم تصمیم‌های دشوار، شجاعانه و اصلاحات اساسی است؛ حال آنکه کاهش بودجه فرهنگ، راه‌حلی ظاهراً آسان اما در باطن پرهزینه و پرمخاطره به نظر می‌رسد. افزون بر این، تجربه نشان داده است که انتخاب «ساده‌ترین راه‌حل»، نه‌تنها مسئله را حل نمی‌کند، بلکه به پیچیده‌تر شدن صورت مسئله و انباشت هزینه‌ها در آینده منجر می‌شود.

ایران پیش از آن‌که به نفت و منابع اقتصادی متکی شود، با فرهنگ خود زیسته و بالیده است. ثروت واقعی این سرزمین، نه در دارایی‌های زیرزمینی، بلکه در باورهای ریشه‌دار مردمان آن نهفته است.

۴. مجلس چه سازوکاری برای حمایت از نهادهای فرهنگی، جلوگیری از کاهش بودجه و حتی افزایش منابع مورد نیاز آن‌ها در سال آینده در نظر گرفته است؟

مجلس با بررسی دقیق و موشکافانه لایحه بودجه، تقویت احکام فرهنگی در برنامه هفتم توسعه و اعمال نظارت جدی بر تخصیص واقعی اعتبارات، از حوزه فرهنگ صیانت می‌کند.

رویکرد تقنینی مجلس، افزایش بی‌ضابطه منابع نیست؛ بلکه پشتیبانی هوشمندانه و هدفمند از برنامه‌هایی است که در چارچوب منویات ارزشمند مقام معظم رهبری (مدظله‌العالی)، اثرگذاری ماندگار دارند و می‌توانند در تعمیق هویت ملی و دینی جامعه نقش‌آفرین باشند.

۵. در شرایطی که مشکلاتی مانند فضای مجازی، کاهش نرخ مطالعه، چالش‌های خانواده و آسیب‌های فرهنگی رو به افزایش است، حذف بودجه فرهنگی چه تهدیدی برای آینده جامعه خواهد بود؟

کاهش یا حذف بودجه فرهنگی، در چنین شرایطی به‌معنای عقب‌نشینی آگاهانه از میدان هدایت اجتماعی است. مسائلی مانند حکمرانی فضای مجازی، تضعیف بنیان خانواده و دگرگونی الگوهای رفتاری، ریشه در تحولات فرهنگی دارند و با رویکردهای صرفاً اقتصادی قابل مهار نیستند. بی‌توجهی به این واقعیت، عملاً مدیریت این عرصه را به جریان‌هایی واگذار می‌کند که نه دغدغه هویت ملی دارند و نه التزامی به ارزش‌های دینی جامعه ایران همان‌گونه که مقام عظمای ولایت (حفظ‌الله) همواره تأکید فرموده‌اند، فرهنگ به‌مثابه هوایی است که جامعه در آن تنفس می‌کند؛ اگر این هوا آلوده شود، هیچ بخش دیگری از جامعه مصون نخواهد ماند. ازاین‌رو، تضعیف فرهنگ نه کاهش هزینه، بلکه زمینه‌ساز تشدید آسیب‌های اجتماعی و فرسایش سرمایه اجتماعی در آینده خواهد بود.

۶. برخی از منتقدان می‌گویند نهادهای فرهنگی عملکرد قابل‌دفاعی ندارند. آیا مجلس ارزیابی‌ای از میزان عملکرد و کارآمدی این نهادها انجام داده؟ اگر ضعف‌هایی وجود دارد، راه اصلاح چیست؟
نقد عملکرد نهادهای فرهنگی، لازمه حکمرانی مسئولانه و نشانه پویایی نظام تصمیم‌گیری است؛ اما تعمیم برخی کاستی‌ها به اصل ضرورت فعالیت فرهنگی، نگاهی ناصواب و پرهزینه محسوب می‌شود. فعالیت فرهنگی ماهیتی بلندمدت، تدریجی و پیچیده دارد و نمی‌توان آن را با شاخص‌های کوتاه‌مدت یا صرفاً اقتصادی سنجید.

راه اصلاح، از مسیر شفافیت، بازتعریف مأموریت‌ها، پرهیز از موازی‌کاری و استقرار نظام ارزیابی مأموریت‌محور می‌گذرد. اصلاح ساختار و افزایش پاسخ‌گویی، رویکردی عاقلانه‌تر و کم‌هزینه‌تر از حذف یا تضعیف نهادهایی است که مسئولیت صیانت از فرهنگ عمومی را بر عهده دارند.

۷. پیام شما به اساتید دانشگاه، نخبگان فرهنگی و فعالانی که نسبت به حذف بودجه فرهنگی هشدار می‌دهند چیست؟ آیا مجلس در تعامل با صاحب‌نظران برای تقویت جریان فرهنگ‌سازی برنامه مشخصی دارد؟

هشدار اساتید دانشگاه و نخبگان فرهنگی، نشانه حساسیت آن‌ها نسبت به آینده اجتماعی کشور است و مجلس این دغدغه را به‌درستی درک کرده و به آن احترام می‌گذارد. ایران از نخستین ملت‌هایی بوده که اسلام را پذیرفته و این پذیرش، برآمده از غنای فرهنگی و آمادگی فکری جامعه ایرانی در طول هزاران سال است. صیانت از این سرمایه تاریخی، بدون مشارکت فعال نخبگان و پیوند مؤثر میان دانشگاه، سیاست‌گذاری و میدان عمل ممکن نخواهد بود.

در همین چارچوب، مجلس از تعامل ساختارمند با صاحب‌نظران حمایت می‌نماید و بر پایش استاندارد، حرفه‌ای و تخصصی پروژه‌های فرهنگی تأکید دارد؛ پایشی مبتنی بر بررسی میدانی، آسیب‌شناسی دقیق و بازخوردگیری مستمر. تحقق این رویکرد، بدون حضور متخصصان توانمند و باتجربه ـ به‌ویژه نخبگان دانشگاهی و کنشگران فرهنگی ـ ممکن نیست؛ چراکه دستاوردهای فرهنگی «متر و معیار ساده» ندارند و پیچیدگی، زمان‌بری و بلندمدت‌بودن این فرایندها، سنجش میزان موفقیت و ثمربخشی را دشوارتر می‌کند. ازاین‌رو، تصمیم‌سازی در این حوزه باید علمی، متکی بر داده و مبتنی بر ارزیابی‌های چندلایه باشد./

پایان پیام

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha